گروه بینالملل مشرق - آشکار سازی تدریجی از راهبرد جدید روسیه که با عنوان مبارزه واقعی با تروریسم، به صحنه تحولات سوریه وارد شده، واکنش های غربی و شرکای آنها که از ابزار گروه های تکفیری برای اهداف سیاسی و امنیتی در سوریه و کشورهای منطقه حمایت میکنند، را موجب شده است. ابتدایی ترین دلیل این واکنش ها، این است که حضور فعال روسیه در سوریه، راهبردهای پنج سال گذشته آنها را عقیم خواهد گذاشت. روس ها با مهارت خوبی برای کاهش هزینه های خود، برنامه رسانه ای، سیاسی و عملیاتی و راهبردی خود را به اجرا می گذارند.
روس ها که حملات خود را مقدمه ای برای حل بحران در سوریه معرفی کرده اند، از آمریکا، غرب و کشورهای دیگر در منطقه، خواستار مشارکت فعال در مبارزه با تروریسم شده اند تا از میزان حساسیت آنها در قبال اقدام سوریه بکاهند. هرچند تا به حال هیچ پاسخ ایجابی دریافت نکرده اند ولی از موجه شدن اقدامات متقابل از سوی غرب و ارتجاع منطقه ای کاسته اند. واکنش های صورت گرفته دارای سطوح و لایه های متفاوت است و به دلیل سرعت و شدت و اثر گذاری عملیات های هوایی روسیه و عملیات های زمینی در مناطق مختلف، برخی از واکنشها فوریتر و با اولویت ویژهای در حال عملیاتی شدن است که باید به عزم غربی و ارتجاع منطقه ای برای ارسال فوری سلاح و تجهیزات نظامی اشاره کرد. نکته مهم در این صحنه این است که روسیه و هم آمریکا در کنار روندهای تدریجی از اقدامات خود، به سطوح جدیدی از واکنش های راهبردی دست می زنند که فراتر از بحران سوریه است.
روس ها در پرونده سوریه نشان داده اند که اقدامات آنها فقط در مرز مبارزه با تروریسم متوقف نمی شود و نه تنها از نظام سوریه و شرکای آن حمایت می کنند، بلکه برای ماندگاری در سوریه، برنامه های وسیع تری در دست دارند. هماهنگی عملیاتی بین نیروی هوایی روسیه با نیروی هوایی ایران، عراق و سوریه و تبادل عملیات اطلاعاتی برای مبارزه با تروریسم تکفیری و یا برنامه ریزی برای ایجاد پایگاه بزرگ نظامی در سوریه و انتقال و به کار گیری تجهیزات و جنگ افزار های نظامی، الکترونیک و امکانات دفاعی و هجومی، دریایی، هوایی و استقراری، موجب شده تا طرف های غربی و عربی خود را در شرایط قافلگیری راهبردی احساس کنند.
آمریکایی ها به جز اقدامات تاکتیکی در ابعاد رسانه ای، امنیتی، عملیاتی، دیپلماتیک و لجستیکی، به دنبال موازنه سازی راهبردی با روسیه نیز هستند و اعلام تمدید حضور نظامیان آمریکایی در افغانستان و پس از 2016، از جمله این واکنش هاست.
همه طرف های مرتبط با بحران سوریه به خوبی می دانند که به میزان پیشرفت های عملیاتی هوایی و زمینی در سوریه و فروپاشی پیوند شبکهای گروه های تروریستی و فرسایش توان عملیاتی و پشتوانه های تجهیزات نظامی و مهمات آنها و متواری شدن آنها به سمت مرزهای شمالی و جنوبی در سوریه، به همین میزان از وزن آنها در هرگونه مذاکره سیاسی در بحران سوریه کاسته می شود. روس ها هم اعلام کرده اند، سقف زمانی عملیات های آنها به عنصر عملیات های زمینی در سوریه مرتبط است که هدف گذاری روشنی از ماهیت نتایج برنامه ریزی شده توسط روس ها است.به همین دلیل بخشی از واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای بر روی این بحث متمرکز است که به عنوان یک بحث محوری، بتوانند حذف بشار اسد از قدرت را در طرح های سیاسی تضمین نمایند و این مسئله را قبل از فروپاشی و انهدام گروه های تروریستی کسب نمایند.
پاسخ این خواسته از سوی روسیه و ایران با شفافیت داده شده و اگرچه غرب و همپیمانان آنها عزم جدی برای امدادرسانی تسلیحاتی به گروه های تروریستی را دنبال می کنند ولی به خوبی می دانند که در عرصه میدانی شانس زیادی برای اثرگذاری بر روندهای عملیاتی و نتایج آن ندارند.
عملیات های هوایی روسیه در دو هفته اول که 600 سورتی پرواز و 456 عملیات بر علیه تروریست ها را ثبت کرده، مقدمه فاز اول عملیات زمینی در حومه دمشق، ریف حمص و حماه و ادلب و حلب است و لذا به موازات عملیات های زمینی از تعداد عملیات های هوایی پرشدت کاسته شده تا نتایج عملیات هوایی در پیشروی های زمینی ثبت و مستحکم گردد. فاز دوم عملیات های هوایی بلافاصله پس از پیشروی های زمینی و مقدماتی با هدف یکسره سازی در مناطق مرکزی سوریه و شهرهای اصلی آن به موازات مسدود کردن عقبه های حمایتی از مرزهای ترکیه و اردن به اجرا در می آید. همانگونه که در فاز اول عملیات های هوایی و زمینی، شاهد تنش و واگرایی در بین گروه های تروریستی بودیم، در فاز دوم نیز پیش بینی می شود، به دلیل نیازهای تسلیحاتی و محدود شدن مناطق جغرافیایی، گروه های قوی تر نسبت به بلعیدن گروه های کوچک تر و امکانات آنها و در نتیجه درگیری بیشتری در بین آنها شاهد باشیم.
دستپاچگی طرف های حمایت کننده از تروریست ها برای آغاز مذاکرات سیاسی نشان دهنده درک جدید آنها از پتانسیل متکی به تروریسم و کارت بازی در مذاکرات احتمالی سیاسی است. لذا مدیریت زمان در هفته های آتی و به ثمر نشستن فاز دوم عملیات های زمینی و هوایی، نقش مهمی در مدیریت بحران سوریه بازی خواهد کرد. به ویژه این که به موازات روندهای جدید در سوریه، تحولات در عراق نیز، مسیر فرسایش و انهدام جغرافیای حضور داعش را پشت سر می گذارد و آمریکایی ها برای جلوگیری از ورود عملیاتی روسیه به عراق در اجرای تعهدات خود برای تحویل هواپیماهای F-16 و مهمات لازم دست به کار شده اند، ولی این امر، بر فضای همکاری های امنیتی بغداد با محور روسیه، ایران و سوریه بی اثر است.
اقدامات و واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای، بیشتر ایذایی و پرهزینه خواهد بود و چهره واقعی حمایت کننده از تروریسم در سوریه را برملا می کند. یکی از این واکنش ها تهیه برخی جنگ افزارها از اروپای شمالی و انتقال به ترکیه است که با تأیید و نظارت آمریکا، قرار است برای تروریست ها به داخل سوریه ارسال شود و هزینه آن را عربستان و قطر و امارات بپردازند که روس ها با هشدار جدی، اعلام کرده اند چنین گامی از سوی آنها بدون پاسخ نخواهد ماند. نکته مهم در راهبرد جدید روسیه و شرکای منطقه ای آن در سوریه جلوگیری از اعلام پیش از موعد ابعاد این راهبرد و همکاری ها است و متناسب با رفتار غرب و ارتجاع منطقه ای علنی خواهند شد.
مهم ترین دستاورد آمریکا پس از مذاکره با روسیه این است که از فضای عملیاتی در سوریه حذف نشود و هواپیماهای آنها در فاصله ای 36 کیلومتری از هواپیماهای روسی قرار گیرند و این پروازها با اطلاع مرکز فرماندهی عملیات هوایی روسیه در سوریه باشد.
حداکثر کارکرد این حضور آن است که آمریکایی ها بتوانند در تجسس و تصویربرداری از صحنه زمینی درگیری ها، بتوانند با تروریست ها تبادل اطلاعاتی داشته و یا آنها را هدایت عملیاتی کنند، که این امر هم اکنون نیز از طریق سیستم های ارتباطی وجود داشته و تحت نظارت روس ها است و کارکردی تحت اشراف تلقی می شود.
این تصویر از صحنه تحولات جدید در سوریه نشان می دهد که:
1- راهبرد مداخله هوایی روسیه در سوریه محدود به زمان و جغرافیا نیست.
2- واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای عمدتاً تاکتیکی، ابتدایی و فاقد قابلیت اثرگذاری جدی است.
3- همکاری چهار جانبه روسیه، ایران، عراق و سوریه در مبارزه با تروریسم، کاملاً جدی،برنامه ریزی شده و قابل استمرار است.
4- آشکار سازی تدریجی از ابعاد راهبرد روسیه و همکاری با ایران در عراق و سوریه، برنامه ریزی شده و هدفمند است.
5- اهداف این راهبرد و همکاری چهارجانبه، شفاف در مبارزه با تروریسم، امنیت ساز و عقیم کننده راهبرد غربی در براندازی از طریق تروریست تکفیری است.
6- کارکرد منطقه ای راهبرد روسیه و همکاری چهارجانبه، قابلیت تولید نظم منطقه ای-امنیتی جدید را دارد.
7- کاهش هزینه ها در اجرای راهبرد روسیه و همکاری های چهارجانبه، روش و تاکتیک متفاوت دارد تا واکنش ها را تأخیری و بی اثر نماید.
*هادی محمدی
روس ها که حملات خود را مقدمه ای برای حل بحران در سوریه معرفی کرده اند، از آمریکا، غرب و کشورهای دیگر در منطقه، خواستار مشارکت فعال در مبارزه با تروریسم شده اند تا از میزان حساسیت آنها در قبال اقدام سوریه بکاهند. هرچند تا به حال هیچ پاسخ ایجابی دریافت نکرده اند ولی از موجه شدن اقدامات متقابل از سوی غرب و ارتجاع منطقه ای کاسته اند. واکنش های صورت گرفته دارای سطوح و لایه های متفاوت است و به دلیل سرعت و شدت و اثر گذاری عملیات های هوایی روسیه و عملیات های زمینی در مناطق مختلف، برخی از واکنشها فوریتر و با اولویت ویژهای در حال عملیاتی شدن است که باید به عزم غربی و ارتجاع منطقه ای برای ارسال فوری سلاح و تجهیزات نظامی اشاره کرد. نکته مهم در این صحنه این است که روسیه و هم آمریکا در کنار روندهای تدریجی از اقدامات خود، به سطوح جدیدی از واکنش های راهبردی دست می زنند که فراتر از بحران سوریه است.
روس ها در پرونده سوریه نشان داده اند که اقدامات آنها فقط در مرز مبارزه با تروریسم متوقف نمی شود و نه تنها از نظام سوریه و شرکای آن حمایت می کنند، بلکه برای ماندگاری در سوریه، برنامه های وسیع تری در دست دارند. هماهنگی عملیاتی بین نیروی هوایی روسیه با نیروی هوایی ایران، عراق و سوریه و تبادل عملیات اطلاعاتی برای مبارزه با تروریسم تکفیری و یا برنامه ریزی برای ایجاد پایگاه بزرگ نظامی در سوریه و انتقال و به کار گیری تجهیزات و جنگ افزار های نظامی، الکترونیک و امکانات دفاعی و هجومی، دریایی، هوایی و استقراری، موجب شده تا طرف های غربی و عربی خود را در شرایط قافلگیری راهبردی احساس کنند.
همه طرف های مرتبط با بحران سوریه به خوبی می دانند که به میزان پیشرفت های عملیاتی هوایی و زمینی در سوریه و فروپاشی پیوند شبکهای گروه های تروریستی و فرسایش توان عملیاتی و پشتوانه های تجهیزات نظامی و مهمات آنها و متواری شدن آنها به سمت مرزهای شمالی و جنوبی در سوریه، به همین میزان از وزن آنها در هرگونه مذاکره سیاسی در بحران سوریه کاسته می شود. روس ها هم اعلام کرده اند، سقف زمانی عملیات های آنها به عنصر عملیات های زمینی در سوریه مرتبط است که هدف گذاری روشنی از ماهیت نتایج برنامه ریزی شده توسط روس ها است.به همین دلیل بخشی از واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای بر روی این بحث متمرکز است که به عنوان یک بحث محوری، بتوانند حذف بشار اسد از قدرت را در طرح های سیاسی تضمین نمایند و این مسئله را قبل از فروپاشی و انهدام گروه های تروریستی کسب نمایند.
پاسخ این خواسته از سوی روسیه و ایران با شفافیت داده شده و اگرچه غرب و همپیمانان آنها عزم جدی برای امدادرسانی تسلیحاتی به گروه های تروریستی را دنبال می کنند ولی به خوبی می دانند که در عرصه میدانی شانس زیادی برای اثرگذاری بر روندهای عملیاتی و نتایج آن ندارند.
عملیات های هوایی روسیه در دو هفته اول که 600 سورتی پرواز و 456 عملیات بر علیه تروریست ها را ثبت کرده، مقدمه فاز اول عملیات زمینی در حومه دمشق، ریف حمص و حماه و ادلب و حلب است و لذا به موازات عملیات های زمینی از تعداد عملیات های هوایی پرشدت کاسته شده تا نتایج عملیات هوایی در پیشروی های زمینی ثبت و مستحکم گردد. فاز دوم عملیات های هوایی بلافاصله پس از پیشروی های زمینی و مقدماتی با هدف یکسره سازی در مناطق مرکزی سوریه و شهرهای اصلی آن به موازات مسدود کردن عقبه های حمایتی از مرزهای ترکیه و اردن به اجرا در می آید. همانگونه که در فاز اول عملیات های هوایی و زمینی، شاهد تنش و واگرایی در بین گروه های تروریستی بودیم، در فاز دوم نیز پیش بینی می شود، به دلیل نیازهای تسلیحاتی و محدود شدن مناطق جغرافیایی، گروه های قوی تر نسبت به بلعیدن گروه های کوچک تر و امکانات آنها و در نتیجه درگیری بیشتری در بین آنها شاهد باشیم.
دستپاچگی طرف های حمایت کننده از تروریست ها برای آغاز مذاکرات سیاسی نشان دهنده درک جدید آنها از پتانسیل متکی به تروریسم و کارت بازی در مذاکرات احتمالی سیاسی است. لذا مدیریت زمان در هفته های آتی و به ثمر نشستن فاز دوم عملیات های زمینی و هوایی، نقش مهمی در مدیریت بحران سوریه بازی خواهد کرد. به ویژه این که به موازات روندهای جدید در سوریه، تحولات در عراق نیز، مسیر فرسایش و انهدام جغرافیای حضور داعش را پشت سر می گذارد و آمریکایی ها برای جلوگیری از ورود عملیاتی روسیه به عراق در اجرای تعهدات خود برای تحویل هواپیماهای F-16 و مهمات لازم دست به کار شده اند، ولی این امر، بر فضای همکاری های امنیتی بغداد با محور روسیه، ایران و سوریه بی اثر است.
اقدامات و واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای، بیشتر ایذایی و پرهزینه خواهد بود و چهره واقعی حمایت کننده از تروریسم در سوریه را برملا می کند. یکی از این واکنش ها تهیه برخی جنگ افزارها از اروپای شمالی و انتقال به ترکیه است که با تأیید و نظارت آمریکا، قرار است برای تروریست ها به داخل سوریه ارسال شود و هزینه آن را عربستان و قطر و امارات بپردازند که روس ها با هشدار جدی، اعلام کرده اند چنین گامی از سوی آنها بدون پاسخ نخواهد ماند. نکته مهم در راهبرد جدید روسیه و شرکای منطقه ای آن در سوریه جلوگیری از اعلام پیش از موعد ابعاد این راهبرد و همکاری ها است و متناسب با رفتار غرب و ارتجاع منطقه ای علنی خواهند شد.
مهم ترین دستاورد آمریکا پس از مذاکره با روسیه این است که از فضای عملیاتی در سوریه حذف نشود و هواپیماهای آنها در فاصله ای 36 کیلومتری از هواپیماهای روسی قرار گیرند و این پروازها با اطلاع مرکز فرماندهی عملیات هوایی روسیه در سوریه باشد.
حداکثر کارکرد این حضور آن است که آمریکایی ها بتوانند در تجسس و تصویربرداری از صحنه زمینی درگیری ها، بتوانند با تروریست ها تبادل اطلاعاتی داشته و یا آنها را هدایت عملیاتی کنند، که این امر هم اکنون نیز از طریق سیستم های ارتباطی وجود داشته و تحت نظارت روس ها است و کارکردی تحت اشراف تلقی می شود.
این تصویر از صحنه تحولات جدید در سوریه نشان می دهد که:
1- راهبرد مداخله هوایی روسیه در سوریه محدود به زمان و جغرافیا نیست.
2- واکنش های غربی و ارتجاع منطقه ای عمدتاً تاکتیکی، ابتدایی و فاقد قابلیت اثرگذاری جدی است.
3- همکاری چهار جانبه روسیه، ایران، عراق و سوریه در مبارزه با تروریسم، کاملاً جدی،برنامه ریزی شده و قابل استمرار است.
4- آشکار سازی تدریجی از ابعاد راهبرد روسیه و همکاری با ایران در عراق و سوریه، برنامه ریزی شده و هدفمند است.
5- اهداف این راهبرد و همکاری چهارجانبه، شفاف در مبارزه با تروریسم، امنیت ساز و عقیم کننده راهبرد غربی در براندازی از طریق تروریست تکفیری است.
6- کارکرد منطقه ای راهبرد روسیه و همکاری چهارجانبه، قابلیت تولید نظم منطقه ای-امنیتی جدید را دارد.
7- کاهش هزینه ها در اجرای راهبرد روسیه و همکاری های چهارجانبه، روش و تاکتیک متفاوت دارد تا واکنش ها را تأخیری و بی اثر نماید.
*هادی محمدی